سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2746020

  بازدید امروز : 208

  بازدید دیروز : 549

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
[ و فرمود : ] اگر بدین شمشیرم بر بینى مرد با ایمان زنم که مرا دشمن گیرد ، نگیرد ، و اگر همه جهان را بر منافق ریزم تا مرا دوست دارد ، نپذیرد ، و این از آن است که قضا جارى گشت و بر زبان پیامبر امّى گذشت که فرمود : اى على مؤمن تو را دشمن نگیرد و منافق دوستى تو نپذیرد . [نهج البلاغه]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: دوشنبه 88/8/18::: ساعت 1:6 عصر

معنای نافله در حدیث قرب نوافل چیست؟ لطفا متن کامل آن را به همراه سند و توضیح بیان کنید.

در پاسخ ابتدا به معنای نافله اشاره می کنیم و سپس طی چند مطلب به قرب نوافل و حدیث آن خواهیم پرداخت که امید است مورد استفاده قرار گیرد:
1- کلمه نافله از ماده نفل و در لغت به معنای زیاده و اضافه است . اما در اصطلاح نافله به نمازهای مستحبی روزو شب گفته می شود . پس در اصطلاح نه تنها نافله به خصوص نماز گفته می شود نه هر عمل مستحبی بلکه به هر نماز مستحبی نیز نافله گفته نمی شود بلکه تنها به نمازهای مستحبی شبانه روزی که از جمله آنها نماز شب است گفته می شود .
2- کلمه نافله در دو آیه از قرآن آمده که این آیات با توضیحی در باره آنها عبارتند از :
الف- وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً (اسراء- 79)
پاسى از شب را از خواب برخیز و قرآن (و نماز) بخوان، این یک وظیفه اضافى براى تو است، تا پروردگارت تو را به مقامى درخور ستایش برانگیزد!.
خداوند پس از ذکر نمازهاى فریضه پنجگانه این چنین اضافه مى‏کند پاسى از شب را از خواب برخیز و قرآن بخوان (وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ) .مفسران معروف اسلامى این تعبیر را اشاره به نافله شب که در فضیلت آن روایات بى‏شمارى وارد شده است دانسته‏اند، هر چند آیه صراحت در این مساله ندارد ولى با قرائن مختلفى که در دست است این تفسیر روشن به نظر مى‏رسد.
سپس مى‏گوید: این یک برنامه اضافى است، علاوه بر نمازهاى فریضه براى تو (نافلة لک) بسیارى این جمله را دلیل بر آن دانسته‏اند که نماز شب بر پیامبر ص واجب بوده است، زیرا نافله به معنى زیاده است، اشاره به اینکه این فریضه اضافى مربوط به تو است.
بعضى دیگر معتقدند که نماز شب بر پیامبر ص قبلا واجب بوده است بقرینه آیات سوره مزمل، سپس آیه فوق، آن را نسخ کرده و مستحبّ بودن آن را اعلام کرده است.
ولى این تفسیر، ضعیف به نظر مى‏رسد، چرا که نافله در اصل، به معنى مصطلح امروز یعنى نماز مستحبّ نبوده، بلکه به معنى زیاده و اضافه است، و مى‏دانیم که نماز شب هر گاه بر پیامبر ص واجب بوده باشد اضافه بر فرائض یومیه است. تفسیر نمونه، ج‏12، ص: 225
ب- وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ نافِلَةً وَ کُلاًّ جَعَلْنا صالِحِینَ (انبیا- 72) و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وى بخشیدیم، و همه آنها را مردانى صالح قرار دادیم.
آیه بعد به یکى از مهمترین مواهب خدا به ابراهیم که داشتن فرزندى صالح و نسلى برومند و شایسته است اشاره کرده مى‏فرماید: ما به او اسحاق را بخشیدیم و یعقوب (فرزند اسحاق) را بر او افزودیم (وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ نافِلَةً) .
و همه آنها را مردانى صالح و شایسته و مفید قرار دادیم (وَ کُلًّا جَعَلْنا صالِحِینَ).
سالیان درازى گذشت که ابراهیم در عشق و انتظار فرزند صالحى به سر مى‏برد و آیه 100 سوره صافات گویاى این خواسته درونى او است: رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ. پروردگارا فرزندى صالح به من مرحمت کن.
سرانجام خدا دعاى او را مستجاب کرد، نخست اسماعیل و سپس اسحاق را به او مرحمت کرد که هر کدام پیامبرى بزرگ و با شخصیت بودند.
تعبیر به نافلة که ظاهرا تنها توصیفى براى یعقوب است از این نظر باشد که ابراهیم تنها فرزند صالحى تقاضا کرده بود، خدا نوه صالحى نیز بر آن افزود، زیرا نافلة در اصل به معنى موهبت و یا کار اضافى است. تفسیر نمونه، ج‏13، ص: 455
3- منظور از نافله در حدیث قرب نوافل همان نماز های مستحبی و اضافه بر واجبات شبانه روز است که نقش اساسی در کمال روحی و تعالی معنوی انسان دارد .

4- البته گفتنی است عرفا با گسترش نگاه به معنای قرب نوافل معتقد اند که وادی قرب نوافل همان وادی عشق است و در کنار سلوک نظری و کسب معرفت خداوند، سلوک عملی دینی را در دو مرحله مطرح می کنند. 1- مرحله قرب فرایض، یعنی وادی عقل و وظیفه ، 2- مرحله قرب نوافل، یعنی وادی عشق و قلب است که البته مرحله عشق و قلب بسی فراتر و نهایی تر از مرحله عقل و وظیفه می باشد.

5-  انسان به وسیله نوافل و مستحبات و عشق و محبت به خداوند و اولیای او به اوج در کمال و قرب الهی می رسد ، ولی این ظرفیت هنگامی در ساخت انسان و تعالی او مؤثر می افتد که شخص سالک،  نسبت به تحصیل تقوی و انجام واجبات و ترک گناه به اطمینان رسیده باشد؛ زیرا مرتبه نافله پس از واجب است و بدون تقوی ، ورع حاصل نمی شود.

نوافل و مستحبات از یک نظر مکمل و متمم فرایض است و از نظر دیگر متمم و مکمل انسان در مسیر الی الله است. به این حقیقت در خصوص نوافل یومیه با صراحت در برخی روایات اشاره شده است. این بدان معنى است که اصل در عبادت، فرایض و حقیقت عبودیت در انجام واجبات است و نوافل و مستحبات براى تکمیل نواقصى است که در مقام عمل به فرایض از ناحیه قصور انسان پیش مى‏آید، آن هم براى هر کسى متناسب با منزلت عبودى و مرتبت توحیدى وى. از نظر دیگر عبادت‏هاى مستحب نقش مهمى در سرعت و اوج بخشیدن به تکامل انسان دارند.
زیرا اولا: بعضى از نوافل، نقصان پاره‏اى فرائض که به صورت ناقص و فاقد شرط «مقبولیت» (و نه به صورت باطل) انجام شده است را جبران مى‏کند (مثل اینکه نماز به صورت صحیح خوانده شود، اما همراه با حضور قلب نباشد) و ثانیا: برخى کمالات نیز به‏گونه‏اى است که تنها از طریق انجام مستحبات مى‏توان بدان دست یافت.

6- در حدیث قرب نوافل که با سندهاى معتبر در منابع حدیثى شیعه و اهل سنت روایت شده، آمده: عن ابی عبد الله (ع) قال: قال رسول الله(ص) قال الله: ما تحبب الی عبدی بشیء احب الی مما افترضه علیه و انه لیتحبب الی بالنافله حتی احبه، فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به، و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها اذا دعانی اجبته و اذا سألنی اعطیته. امام صادق(ع) از پیامبر(ص) روایت کرده که خداوند فرمود: اظهار دوستی نکرد بنده من به چیزی دوست داشتنی تر از آنچه واجب کردم بر او، و او با نوافل به سوی محبت من می آید تا اینکه من نیز او را دوست بدارم. پس هنگامی که او را دوست بدارم شنوایی او می باشم آن گاه که می شنود و بینایی او می باشم آن گاه که می بیند و زبان او می باشم آن گاه که سخن می گوید و دست او می باشم آن گاه که ضربه می زند و پای او می باشم آن گاه که راه می رود، هنگامی که به درگاه من دعا کند اجابت می کنم و اگر از من درخواست کند به او می دهم. محاسن برقی، ج 1، ص 291 و اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 352)
از این روایت معلوم می شود چشم دل که در اثر عادت و انس به طبیعت و عالم ملکى کم سو شده و توان دیدن حقایق را ندارد، در اثر انجام واجبات و مستحبات دید خود را باز خواهد یافت و تنها راه چاره روشن نمودن آن از طریق اطاعت خداوند (انجام واجبات و ترک محرمات) مى‏باشد که آنهم بمرور زمان و بتدریج به دست مى‏آید.
در پایان لازم است به این نکته تاکید کنیم که وادی قرب فرایض و نوافل که وادی بندگی خداوند است، در حقیقت همان وادی عشق و راه محبت خداوند است که در ادبیات عرفانی، همچون دیوان حافظ و مانند آن بسیار از آن سخن رفته است. البته ناگفته نماند که در مرحله قرب نوافل و انجام مستحبات، بحث محبت و عشق خداوند اوج بیشتری خواهد داشت.


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید